اخبار و رویداد ها
پایان داستان خان هزاردستان
نوشتن از کارنامه استاد عزتالله انتظامی روایت خود سینماست نه یکی از بازیگرانش. میتوان با مرور و بازخوانی نقشهای او، سینمای ایران را روایت کرد و به تصویر کشید. مردی که تمام قد بازیگر بود و تئوری پردازان بازیگری باید با رجوع به کارنامه اش، فوت و فن بازیگری را استخراج کرده و آموزش دهند. در واقع او راوی تاریخ سینمای ایران است و چه بسا گزافه نباشد که بگویم او خود تاریخ سینمای ایران است. از خرداد سال 1303 تا 26 مرداد سال 1397 نزدیک به یک قرن در این جهان زیست و تاریخ سینمای ما مگر چقدر سن دارد که او آن را تجربه نکرده باشد. از این حیث انتظامی را میتوان هم فرزند سینمای ایران دانست و هم پدر بازیگری .او که در محله سنگلج تهران متولد شده بود پس از گذراندن دوره تحصیلات مقدماتی، وارد هنرستان صنعتی تهران شد و در رشته برق به تحصیل پرداخت. رشتهای که هیچ ربطی به استعداد و سرنوشتش نداشت. او در سال ۱۳۲۶ وارد عرصه هنرشد و با اندک دست مایههای هنر نمایش و تئاتر به آلمان سفر کرد و در شهر هانوفر وارد یک مدرسه شبانه آموزش سینما و تئاتر شد. انتظامی فعالیت هنری خود را با پیش پرده خوانی در تماشاخانههای لاله زار شروع کرد؛ او پس از یک سال به تماشاخانههای هنر و فرهنگ تهران رفت؛ در سال ۱۳۲۰ نخستین نمایش حرفهای خود را با عنوان اولتیماتوم نوشته پرویز خطیبی به کارگردانی اصغر تفکری در تئاتر پاریس خیابان لالهزار اجرا کرد و تا سال ۱۳۲۶ توانست در بیش از 10 نمایش نقش پردازی کند. بازی در فیلم واریته بهاری به کارگردانی پرویز خطیبی نخستین تجربه سینمایی اوست. با این حال هنرنمایی او در تئاتر چندان موجب شهرتش نشد و در سینما نیز سوپراستارهای دیگری از جنس دیگری از بازیگری، ترک تازی میکردند و اساساً فیلم هایی مشتری داشت که با جنس بازی و نگاهی که انتظامی به سینما داشت همسو و همخوان نبود. تا اینکه نوبت به فیلم گاو رسید. در واقع او در سال ۱۳۴۸ با گاو ساخته داریوش مهرجویی وارد عرصه حرفهای سینما شد. انتظامی در نقش مش حسن درخشید و نخستین جایزه بین المللی را در عرصه بازیگری از جشنواره شیکاگو برای او و سینمای ایران به ارمغان آورد. در واقع عزتالله انتظامی اولین بازیگر ایرانی بود که موفق به دریافت جایزه از فستیوال بینالمللی شد. وی برای بازی در فیلم گاو جایزه هوگو نقرهای بهترین بازیگر نقش اول مرد را از جشنواره بینالمللی فیلم شیکاگو دریافت کرد. بازی او در فیلم گاو نقطه عطف و تحولی شگرف در تاریخ بازیگری سینمای ایران محسوب میشود. بازیهای او در دیگر آثار مهرجویی همچون آقای هالو، دایره مینا، پستچی، اجارهنشینها، هامون و بانو از آثار ماندگار هردو شخصیت است. انتظامی علاوه بر نقشآفرینی در آثار داریوش مهرجویی، در فیلمهای کارگردانان مطرح دیگری چون علی حاتمی، مسعود کیمیایی، رخشان بنیاعتماد، ناصر تقوایی و محسن مخملباف نیز بازی کردهاست. با این حال بیش از همه او با فیلمهای مهرجویی و حاتمی شناخته میشود و ماندگاری بسیاری از آنها از جمله سریالهایی مثل هزاردستان به اعتبار بازی اوست. انتظامی پس از انقلاب و بخصوص در دهه شصت در انواع و اقسام نقشها به بهترین نحو ممکن ظاهر شد. بازی او در فیلمهای حاجی واشینگتن، اجاره نشینها، گراند سینما، هامون، بانو، گاو، ستارخان، صادق کرده، خانه خلوت، ناصرالدین شاه اکتور سینما، روز فرشته، روسری آبی، مینای شهر خاموش، ستارهها ۱: ستاره میشود، دیوانه از قفس پرید، خانهای روی آب و راه آبی ابریشم اوج هنرنمایی او و فیلمهای ماندگار او در کارنامه سینماییاش است. او در گاوخونی دومین همکاریاش با بهروز افخمی را تجربه کرد و جایی برای زندگی چهارمین تجربهاش با محمد بزرگنیا بود. او برای اولین بار با مسعود کیمیایی یکی از کارگردانان صاحب سبک سینمای ایران و در سن ۷۹ سالگی در فیلم حکم همکاری کرد. نقش رضا معروفی در فیلم حکم شبیه یک دن کورلئونه بود. او با امیر شهاب رضویان در فیلم مینای شهر خاموش، با علیرضا صباغزاده در خانه خلوت با ابوالحسن داودی در زادبوم با رسول صدر عاملی در شب با محمد رضا اصلانی در آتش سبز با شهرام اسدی در روز واقعه با بهمن فرمان آرا در خانهای روی آب و بسیاری دیگر از فیلمسازان این سرزمین همکاری داشت. از مهمترین نقشهای او میتوان به «دبیری» وکیلِ لنگِ فیلم هامون، «مش حسن» کشاورز دیوانه فیلم گاو، «عباسآقا سوپرگوشت» اجارهنشینها، «ناصرالدین شاه» کمالالملک و «پدر دکتر سپیدبخت» در خانهای روی آب اشاره کرد. اما مهمترین نقشی که او در سینمای ایران بازی کرد نه این نقشها که خود بازیگری بود. او آقای بازیگر بود. روحش شاد.
خلأ بزرگی که پرنخواهد شد
نگار اسکندرفر
مدیر مؤسسه کارنامه
آشنایی من با عزتالله انتظامی به پیش از انقلاب برمیگردد وقتی دانشجو بودم و او کارگاه تئاتر در دانشگاه ما برگزار کرد. من هم مانند بسیاری دیگر از همدانشگاهیهایم در آن کارگاه شرکت کردم و بسیاربسیار یاد گرفتم. بههر صورت آدم وقتی در چنین شرایط سختی میخواهد درباره چهرههایی چنین بزرگ و تأثیرگذار حرف بزند انبوهی از تصاویر و خاطره در ذهنش نقش میبندد که همینها حرف زدن را دشوار میکند. به هر صورت عزتالله انتظامی تکیه و پشت و پناهی برای سینما و سینماگران بود و رفتن اینچنینی خلأ بزرگی ایجاد میکند که کمتر چیزی جای آن را پرمیکند. آقای انتظامی یک دورهای دعوت مؤسسه کارنامه را قبول کرد و کارگاه پیشرفته بازیگری در مؤسسه کارنامه برگزار کرد و در طول این سالها دوستی و مراودهای بین ما بود. دوست دارم بیشتر از کلاس و سطح بازیگری ایشان حرف بزنم و از این وجه شاخص او بگویم اما همانطور که گفتم در چنین شرایطی آدمی از این چهرهها بیشتر در ذهنش دوستیها را مرور میکند و شخص درگذشته را مجرد از حرفهاش بهخاطر میآورد. بههر روی رفتن انتظامی هم مانند رفتن کیارستمی ناگوار و تلخ است. کیارستمیها و انتظامیها بخشی از بدنه زنده سینمای ایران بودند و با رفتنشان گویی بخش بزرگی از این سینما یتیم میشود. آدمهای این حرفه و حتی نزدیکانشان از آنها بهعنوان تکیه و پشتوانه یاد میکنند و وقتی یأس و ناامیدی و خستگی به آنها راه پیدا میکند به این بزرگان پناه میبرند و تسلی میگیرند. وقتی آنها میروند انگار گودال و خلأ بزرگی شکل میگیرد که هرگز پرنمیشود. مخصوصاً چهرهای مثل انتظامی که یک هنرمند واقعی و چندجانبه بود. چه در تئاتر و چه در سینما و چهره و شخصیتی داشت جذاب و کاریزماتیک. امیدوارم سفرش آرام باشد و بداند که یاد او همیشه در خاطر و خاطره ما باقی خواهد ماند و ما همیشه قدردان او، یک عمر زحمت و حضورش هستیم و خواهیم بود.